ایجاد فضای امنیت روحی برای فرزندانمان

کودکان برای حس کردن، یادگرفتن و بزرگ شدن، نیاز به فضای امن دارند.

امنیت روحی، بخش مهمی از یادگیری و بزرگ شدن است. حس خودشناسی کودکان، توجه به اتفاقات پیرامون، و یادگرفتن دنیا را از طریق امنیت روحی به دست می آورند.

امنیت روحی یعنی، فرد بتواند وضعیت تعلق بدنی و روحی نسیت به نزدیکان و اطرافیانش را درک و در میان بگذارد/ به عبارتی اگر دچار مشکلی می شود بداند از چه کسی از اطرافیانش کمک بخواهد. احساسات خودش را (برای مثال، ترس یا تجربه اش) را بتواند به راحتی بیان کند.

از دوران کودکی یادگیری، حس هایی همچون گرسنگی و سیری، سرما خودرگی و عرق کردن، ترسیدن، در فضای امن بودن، را درک کردن، نیازهای بدنی خود را تامین کردن، کنترل کردن عصبانیت بسیار مهم است.

  • خجالت کشیدن
  • حس درک نشدگی
  • حس شنیده نشدن و مورد علاقه نبودن

منجر به تخریب فضای امنیت روحی می شود.

چگونه می توان فضای امن روحی را ایجاد کرد؟

نوزادان در روزهای ابتدایی زندگی با توجه به تغییراتی که در معده شان ایجاد می شود، گریه می کنند. مادر متوجه گرسنه شدن نوزاد می شود و به او شیر می دهد. نوزاد یاد می گیرد که گرسنگی چیست و مادر چگونه به او کمک می کند. به بیان دیگر، مادر به نوزاد حس گرسنگی و کمک به او را نشان می دهد. با بزرگ تر شدن نوزاد، راه شناخت و نام گذاری احساس خود را ایجاد می کند. یعنی از احساس خودمان آگاه می شویم و از اطرافیانمان در این خصوص کمک می گیریم.

نوزاد نمی داند چرا گریه می کند و در آن حین اگر مادر با شیر یا غذای مناسب به او کمک نکند. نوزاد باز هم همان حس را پیدا می کند اما نمی تواند از اظرافیانش کمک بگیرد.

اصول امنیت روحی، در روابط سالمی است که با فرزندمان ایجاد کرده ایم. کودک وفتی حس کند که درک می شود، و راحت است و مطمئن است که مورد احترام قرار می گیرد، خود را فضای امن حس می کند. به این ترتیب، وجود ما برای کودک حس امنیت روحی بسیار عمیقی به همراه می آورد.

اینکه فرزندمان در کنار ما چه حسی دارد بسیار مهم است. می توان با گفتن: «به من اعتماد کن، کنارتم» این فضا را برای کودک ایجاد کرد. باید این شرایط را با رفتار و بودن خودمان القا کنیم. برای مثال، وقتی کودک از مدرسه برمی گردد، و شما در حال غذا پختن برای او هستید و او می خواهد در مورد مسئله ای که در مدرسه برایش پیش آمده صحبت کند اما شما به جای گوش دادن به او به غذا پختن ادامه می دهید، کودک احساس می کند که او را درک نمی کنید. دو دقیقه هم که باشد باید کارهای دیگر را متوقف کنید و با نگاه کردن به صورت او حرفهایش را بشنوید. در سنین بالاتر، برای اینکه بتواند مشکلاتش را با ما در میان بگذارد، باید حس کند که برای شنیدن و درک مشکلاتش اهمیت قائل هستیم.

برای کودک، حس امنیت، یعنی در خانه و کنار ما بودن است. برای کودک مهمترین منبع حس امنیت، حضور پدر و مادری است که در هر شرایطی او را دوست دارد، محافظ می کند و در کنارش هستند. تلاش پدر و مادر برای درک نیاز کودک به علاقه و امنیت، و برآورده کردن این نیازها منجر به ایجاد فضای سالم و ایمن برای خانوده می شود.

خانه، فضای امنی است که به آن می¬توان در مقابل تهدیدات بیرونی پناه برد. برای درک ماهیت خانه، باید به کودک کمک منیم که حس امنیت کند.

راه کارهایی ایجاد فضای امنیت روحی برای فرزندانمان وجود دارد:

  • برای مقاوم کردن فرزندان نباید احساساتشان را نادیده بگیریم. با گفتن: «نترس»، «گریه نکن» در واقع به آنها برای مقابله با مشکلات کمک نکرده ایم بلکه باعث پنهان کردن احساس شده ایم.
  • می توان محیط گرمی را برایش ایجاد کنیم. وقتی فرزندمان به خانه بر می گردد می توان با لبخند به او گفت:«خوش آمدی».
  • به حرفهای فرزندانمان گوش کنیم و به صورتشان نگاه کنیم.
  • اگر نسبت به موضوعی می خواهید واکنش نشان دهید، قبل از آن به حرف های کودک گوش کنید و سعی کنبد بفهمیدش.
  • وقتی یه حرف های فزرندمان گوش می دهیم با رفتارمان او را به صحبت کردن تشویق کنیم.
  • با حرکت هایمان به فرزندمان نشان دهیم که حواسمان به او هست و سعی در فهم مسئله داریم.
  • گاهی با گفتن:« بله، متوجه شدم.» یا « آهان، آره» و یا «دارم گوش می کنم.» به او پیام دهید.
  • وقتی کودکان صحبت می کنند، می توان سوالات شان را پاسخ داد. می توان با توضیح به درک بهتر مسئله کمک شان کرد.
  • باید به کودکان القا کرد که مهم هستند و به آنها علاقه و اعتماد داریم. این باعث افزایش حس اعتماد آنها به ما می شود.
  • باید به فرزندمان یاد بدهیم که امکان خطا ( هر کسی می تواند خطا کند) وجود دارد. و مهم آگاهی نسبت به خطا و اصلاح آن است.
  • باید حس کند که تحت هر شرایطی به فرزندمان علاقه داریم.
  • فرزندمان باید بداند که هر موردی را می تواند با ما در میان بگذارد. باید به او نشان دهیم که در هر موردی که بخواهد می تواند با ما به راحتی صحبت کند.
  • وقتی اتفاق بدی رخ می دهد، می ترسد یا موردی اذیت اش می کند، بداند که در هر شرایطی از او محافظت می کنیم.
  • گهگاهی، اگر موافق حرف هایش هم نباشیم باید حس کند که هنوز دوستش داریم.
  • این این منظر، باید نسبت به احساسات خودمات هم آگاه باشیم. امکان دارد از موردی عصبانی بشویم یا بترسیم. اما اگر ترس های خود را به فرزنمان القا کنیم، هم باعث ترس آنها و هم مانع یادگیری چیزهای جدید می شویم. باید به انها فرصت بدهیم که مسیر خودشان را پیدا کنند و شرایط مختلف را یادبگیرند.
  • تنها راه با آرامش به حرف آنها گوش دادن و در صورت نیاز راهنمایی درست است.
  • کودکان هم مانند بزرگسالان، گاهی فقط صحبت کردن می خواهند. باید نشان دهید که معلم تو نیستیم. فقط پدر و مادر او هستیم. باید شرایطی فراهم کنیم که مشکلاتش را به راحتی بیان کند.

برآورده کردن نیازهای روحی خودم را فراموش نکینم.

پدر و مادری که به لحاظ احساسی از هم دور هستند، فرزندشان هم از نظر احساسی فاصله می گیرد. بهترین راه برای اینکه بتوانیم نیازهای عاطفی فرزندانمان را بفهمیم و ارتباط سالم عاطفی برقرار کنیم، ابتدا احساسات خودمان را باید بشناسیم و از عهده شان برآییم.

شکست های قبلی، حس عصبانیت و یا خجالت، می تواند بر تضعیف مهارت های پدر مادری تاثیر گذارد و ترس ایجاد کند. برای اینکه تاثیر منفی روی بچه ها نگذاریم ابتدا باید روی احساس و عواطف خودمان حاکم باشیم.

برای مثال، به جا اینکه عصبانیت خود را از فرزند پنهان کنیم، گاهی مواردی که باعث عصبانتمان می شود را بیان کنیم. فراموش نکنیم که کودکان از ما برای واکنش به مشکلات تقلید می کنند. مثلا گفتن :«قبل از صحبت 5 دقیقه صبر کن آرام بشویم» به کودک یاد می دهد که هر کسی می تواند عصبانی بشود ولی راه حلی برای این حس وجود دارد.

اول گوش کنیم بعد واکنش نشان دهیم

خیلی چیزها با بیان درک نمی شوند. به یاد داشته باشیم که رفتار کودک نشان دهنده احساس اوست. قبل از واکنش به حرف هایش گوش دهید.

وقتی جواب می دهید، نحوه ی ارتباط گیری مهم است. تن صدا ابزار مهمی است. تن صدای شما بیانگر چیزهای زیادی است…

باید همیشه به حرف فرزندمان گوش دهیم. همچنین برای اینکه حس کند در فضای امنی است از او سوال بپرسیم. مثلا با گفتن « برای حل مسئله چه کارهایی می توانیم انجام دهیم؟»، « چطور می تونیم راه حل بهتری درست کنیم؟»، «دوست داری همراهت بیایم؟» به او برای حل مسئله کمک کنیم. حتی گاهی می تواند خیلی ساده به فرزندمان بگوییم: «من اینجام»، « کنارتم». در این صورت به او کمک می کنیم حضور در محیط امن را به خوبی حس کند.

Türkçe

İngilizce

Arapça

Farsça